جدول جو
جدول جو

معنی دل باز - جستجوی لغت در جدول جو

دل باز
جای وسیع و با صفا و خوش منظر، دلگشا
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
فرهنگ فارسی عمید
دل باز
بلیغ زبان آور، شعبده باز، جای وسیع و با صفا محلی با روح و خوش منظر: (خانه دل بازیست)
فرهنگ لغت هوشیار
دل باز
قلب مفتوح
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به عربی
دل باز
Openhearted
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به انگلیسی
دل باز
sincère
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به فرانسوی
دل باز
abierto de corazón
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
دل باز
открытый сердцем
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به روسی
دل باز
offenherzig
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به آلمانی
دل باز
відкритий серцем
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به اوکراینی
دل باز
otwarty
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به لهستانی
دل باز
坦率的
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به چینی
دل باز
de coração aberto
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به پرتغالی
دل باز
উন্মুক্ত হৃদয়
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به بنگالی
دل باز
کھلے دل کا
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به اردو
دل باز
ใจกว้าง
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به تایلندی
دل باز
mwenye moyo wazi
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به سواحیلی
دل باز
açık kalpli
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
دل باز
dal cuore aperto
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
دل باز
心を開いた
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به ژاپنی
دل باز
לב פתוח
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به عبری
دل باز
उदार ह्रदय
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به هندی
دل باز
berlapang hati
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
دل باز
openhartig
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به هلندی
دل باز
마음이 열린
تصویری از دل باز
تصویر دل باز
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دلربای
تصویر دلربای
(دخترانه)
زیبا، جذاب، معشوق، محبوب، نام نوعی عتیق که دارای دانه های ریز براق است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دلنواز
تصویر دلنواز
(دخترانه)
مهربان، مشفق، آرامش بخش، دلسوز، محبوب، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی
فرهنگ نامهای ایرانی
(مَ / مِ)
آنکه به گل بازی کند. (آنندراج). آنکه شوق پروردن گلهای خوب دارد نه بقصد فروختن:
ز بس صحن چمن از خندۀ گلزار خرّم شد
در او چون دست گلباز از هوا گل میتوان چیدن.
عبدالرزاق فیاض (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ / دِ)
طبال. (از ناظم الاطباء). طنبورچی و دهل زن. (آنندراج). رجوع به دهل و دهلزن شود
لغت نامه دهخدا
(دُ)
خرما که نیم زیرین آن پخته و نیم دیگرش نارس باشد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(غَ زَ دَ / دِ)
فریب دهنده و گول زننده. (ناظم الاطباء). فریبنده و دغاباز. (آنندراج) ، متملق و چاپلوس. (ناظم الاطباء). چاپلوس. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
دل باز. باروح: اتاق یا خانه دلواز، باروح و دلگشا. رجوع به دل باز شود
لغت نامه دهخدا
آنکه با گل بازی کند، کسی که رغبت بپرورش گلهای نیکو دارد: ز بس صحن چمن از خنده گلزار خرم شد درو چون دست گلباز از هوا گل میتوان چیدن، (عبدالرزاق فیاض)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلباز
تصویر دلباز
((دِ))
جای وسیع و باصفا، بلیغ، زبان آور، شبعده باز
فرهنگ فارسی معین
باب طبع بودن، باب دل بودن، عادت داشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
دست و دل باز، بخشنده، دلگشا
فرهنگ گویش مازندرانی